داستان از شبی آغاز میشود که یک کودک، که در جنگل رها شده، موفق میشود از چنگال یک ببر به نام شیرخان بگریزد. کودک به منطقهی گلهای از گرگها میرسد و یک گرگ ماده تصمیم میگیرد او را در کنار تولههای خود بزرگ کند. او نام این تولهی آدم را، موگلی میگذارد.
موگلی در جنگل به نوجوانی میرسد و باگیرا -پلنگ سیاه- به همراه بالو -خرس قهوهای- و کا -پایتون بزرگ- به او یاد میدهند که چگونه در جنگل زنده بماند. با این حال، شیرخان همیشه در کمین اوست و مصمم است موگلی را شکار کند.
سرانجام بین پسر جوان و ببر درنده، مبارزهای در ميگیرد که در آن، تنها یکی زنده میماند. آنها به میدان میروند، و شکارچی شکار میشود. اما مشکل موگلی تمام نشده. او در تلاش برای یافتن جایی میان گرگها و انسانهاست؛ زیرا هیچ یک از آنها او را به عنوان یکی از خودشان قبول ندارند.
باید این کمیک استریپ جذاب رو خوند!
کمیکاستریپ مجموعهای از نقاشیهای دنبالهداره، که ماجرایی رو روایت میکنه. این کتابها چون تمام داستانشون بیشتر با نقاشی و تصویر روایت میشه، معمولا بسیار جذاب و پرکشش هستن؛ خصوصا برای بچهها. باتوجه به جذابیت زیادی که شخصیتهای کارتونی و انیمیشنهای معروف دارن، بسیاری از کمیکها بر اساس این شخصیتها نوشته و تصویرسازی میشن، یا داستان اصلیِ خودِ اون انیمیشن هستن. از جمله کتاب «کتاب جنگل» که ماجرای پرکشش و جذاب انیمیشن پرطرفدار «The Jungle Book» رو روایت میکنه.
دیدگاهها
هنوز هیچ کس نظرش رو دربارهی این کتاب به ما نگفته.