نحوهی نگاه ما به زندگی سرنوشت ما رو میسازه. نگاهمون به زندگی میتونه نافذ و عمیق باشه یا سطحی و گذرا. میتونه مثبت و سرشار از انرژی باشه، یا نگران و غرغرو. میتونه خوشحال و سپاسگزار باشه، یا غمگین و شاکی. خلاصه هرجور که ما بخوایم، همونه! واسه همینه که خیلیها میگن باید نوع نگاه رو تربیت کرد، و بهترین زمان برای تربیت نگاه، همین روزهای باحالِ بچگیه. بچهها باید بدونن که زندگی توی این دنیا، مال خودِ خودشونه و خودشون هم میتونن هرجوری دوست دارن بسازنش. و چه بهتر که این ساخت و ساز با نگاه مثبت و شور و انرژی باشه.
پنگوئنِ کوچولو و غرغروی قصهی ما، کلا داره نق میزنه، با همهچیز مشکل داره و خلاصه حالش اصلا خوب نیست. اما یه فیل دریایی معلوم نیست از کجا یهو سر و کلهش پیدا میشه و…
اینجوری نمیشه؛ باید کتاب رو خوند!
وال-ای؛ هدیهی شب عید
عصر یخبندان؛ نقشهی گنج
باب اسفنجی؛ قصههای ابلهانهی اقیانوس-2
باب اسفنجی؛ قصههای ابلهانهی اقیانوس-1
شگفتانگیزان؛ قهرمانان در خانه
ملکهی یخی؛ قهرمانِ درون
رالف خرابکار؛ قطع برق
مینیونهای شیطانی
سه آدمفضایی کوچولو و روبات گندهی بدجنس
موانا
عصر یخبندان؛ پرستار بچه
شگفتانگیزان؛ خاطرات دوران جوانی
گیسوکمند
هتل ترانسیلوانیا؛ پرستار هیولاها
ماشینها؛ هدیهی بهیادماندنی
کارخانهی هیولاها؛ یک کابوس خندهدار
پاندا کونگفوکار؛ درهی خوابزده














دیدگاهها
هنوز هیچ کس نظرش رو دربارهی این کتاب به ما نگفته.